Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «باشگاه خبرنگاران»
2024-05-03@07:43:15 GMT

۱۰ روایت از «زن، زندگی، آزادی»!

تاریخ انتشار: ۱۵ آبان ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۳۴۸۴۸۱

۱۰ روایت از «زن، زندگی، آزادی»!

این روزها «زن، زندگی، آزادی» به محوری‌ترین شعار حوادث اخیر در ایران تبدیل شده و رسانه‌های جهان این شعار را به‌عنوان ۳ضلع «مطالبات معترضان در ایران» مطرح می‌کنند‎؛ شعاری که در جریان ناآرامی‌های هفته‌های گذشته در ایران با کژتابی‌هایی همراه بوده و برخی اقدام‌های هنجارشکنانه در این زمینه، به تناقض‌های محتوایی درباره این شعار دامن زده‌ است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!



جریان‌های معاند درحالی در هفته‌های اخیر کوشیده‌اند شعار «زن، زندگی، آزادی» را به‌عنوان محور مطالبات مردمی در ایران جلوه دهند و جمهوری‌اسلامی را به نقض ۳ضلع این شعار محکوم کنند که عناصر موجود در این شعار، پس ‌از انقلاب‌اسلامی همواره به‌عنوان اصول اساسی دینی و قانونی مورد توجه ارکان حاکمیت بوده و نهادهای مختلف تلاش کرده‌اند با راهکارهای قانونی و شرعی، شرایط را برای «تامین حقوق زنان»، «زندگی بهتر ایرانیان» و «توسعه آزادی‌های مشروع در جامعه» بیش ‌از پیش مهیا کنند.

بیشتربخوانید

از حضور جوان آمریکایی در راهپیمایی تا شعار زن زندگی شهادت!

برهمین اساس هم بود که سخنگوی دولت سیزدهم در نشست اخیر خود با دانشجویان دانشگاه خواجه نصیرالدین طوسی تأکید کرد: «زن، زندگی، آزادی» همان شعاری است که جمهوری‌اسلامی در ۴۳سال‌گذشته همواره به‌دنبال تحقق حداکثری آن بوده و با وجود موانع مختلف، گام‌های مؤثر و قابل‌توجهی در این مسیر برداشته شده‌است.

نگاهی به افزایش روزافزون نقش‌آفرینی زنان در عرصه‌های اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی در سال‌های اخیر حکایت از آن دارد که جمهوری‌اسلامی براساس الگوهای دینی و قانونی همواره تلاش کرده زمینه مناسب برای تامین حقوق‌زنان در عرصه‌های مختلف را فراهم کند. اگرچه برخی کارشناسان معتقدند همچنان موانعی پیش‌روی افزایش کنشگری زنان در جامعه وجود دارد، اما روند کلی حاکم بر فرایندهای اجتماعی و قانونی، نشان‌دهنده رشد حضور اجتماعی این قشر در عرصه‌های مختلف کشور است.

یک روایت حقیقی
روندهای کلی حاکم بر کشور در سال‌های پس ‌از انقلاب‌اسلامی نشان‌دهنده آن است که جمهوری‌اسلامی همواره تلاش کرده به بانوان «قدرت انتخاب» و «فرصت نقش‌آفرینی» دهد و با وجود همه کاستی‌ها و ناکامی‌های گذشته، گام‌های مؤثری در مسیر تحقق این خواست‌ها برداشته شده‌است.

در سال‌های گذشته مقام‌های ارشد کشور همواره بر این نکته تأکید کرده‌اند که نباید زنان جامعه را در دوراهی «مشارکت اجتماعی» یا «خانه‌داری» قرار داد و افزایش روزافزون اثربخشی و مدیریت زنان در حوزه‌های مختلف تصدیق‌کننده گام‌هایی است که در این مسیر برداشته شده‌است. در این میان اگرچه نمی‌توان وجود برخی تبعیض‌های جنسیتی در جامعه را انکار کرد، اما سیاستگذاری‌های انجام شده در سال‌های گذشته همواره در راستای فعال‌تر شدن هرچه بیشتر زنان در سطح جامعه بوده و در این زمینه کمتر شاهد وجود تبعیض‌های معنادار ازسوی نهادهای حکومتی و قانونگذاری بوده‌ایم.

در چنین شرایطی هم هست که رهبر معظم‌انقلاب همواره در مقاطع مختلف، به اهمیت جایگاه زن در جامعه اشاره کرده و گفته‌اند: «مسئله زن و خانواده ازجمله مسائل درجه یک کشور است. زنان نیمی از جمعیت کشور هستند، اما تأثیر زنان در سرنوشت کشور بیش ‌از تأثیر نیمی از کل جمعیت در سرنوشت است. یک‌وقت است که ما مجموعه‌ای از انسان‌ها را درنظر می‌گیریم، نیمی از آنها نقشی به مقدار ۵۰درصد دارند، اما مسئله زن در جامعه اینگونه نیست؛ بالاتر از اینهاست». (بیانات مقام‌معظم‌رهبری در تاریخ ۲۹بهمن‌ماه ۱۳۷۶)

با وجود این، اما جریان‌های معاند در هفته‌های اخیر با انکار گام‌های بلندی که در این مسیر در ایران برداشته شده‌است، تلاش کرده‌اند با وارونه جلوه دادن حقایق موجود، «نقض حقوق زنان» را به‌عنوان یکی از اصلی‌ترین «مطالبات معترضان» جلوه دهند؛ رویکردی که در جریان ناآرامی‌های اخیر بارها شاهد بروز حوادثی در نقض آن بوده‌ایم و برخی اقدام‌های آشوبگران در هفته‌های اخیر نه‌تنها زمینه‌ساز جریحه‌دار شدن افکار عمومی شده، بلکه با واکنش‌های منفی از سوی زنان جامعه نیز همراه بوده‌است.

کشیدن چادر از سر زنان محجبه
کشیدن چادر از سر زنان محجبه در جریان اغتشاشات اخیر، یکی از تناقض‌های موجود در عملکرد حامیان شعار «زن، زندگی، آزادی» است. در جریان آشوب‌های اخیر تصاویر و اخبار مختلفی منتشر شد که از تعرض آشوبگران به چادر زنان محجبه حکایت داشت؛ موضوعی که نشان می‌داد دفاع از حقوق زنان برای عده‌ای تنها یک شعار فریبنده برای پیشبرد مقاصد سیاسی‌شان است. در آخرین روزهای شهریورماه و درحالی‌که تنها چند روز از آغاز ناآرامی‌ها در واکنش به فوت مهسا امینی می‌گذشت، شبکه‌های اجتماعی فیلمی منتشر کردند که از کشیدن چادر از سر یک خانم محجبه ازسوی آشوبگران حکایت داشت؛ فیلمی که تناقض‌های موجود ازسوی حامیان شعار «زن، زندگی، آزادی» را بیش‌از پیش هویدا می‌کرد؛ چراکه درمیان متعرضان به آن خانم محجبه، تعدادی زن نیز دیده می‌شدند. علاوه‌بر این در نخستین روزهای آبان‌ماه، رسانه‌ها مصاحبه با خانمی را منتشر کردند که چند جوان هنگام خروج از مترو، چادر از سر وی کشیده و به او فحاشی کرده بودند. در فیلم‌های منتشر شده، این بانو بعد از درددل با حافظان امنیت، از آنها برای حفظ امنیت کشور قدردانی می‌کند. اتفاق مشابهی نیز در ایلام در جریان آشوب‌های اخیر رخ داد که اگرچه عامل هتاکی و تعرض به خانم محجبه ازسوی سازمان اطلاعات سپاه این استان شناسایی و دستگیر شد، اما نشان‌دهنده اعتقاد آشوبگران به روایتی غیرواقعی و جعلی از شعار «زن، زندگی، آزادی» بود.

حمله به پلیس مجروح
جریان‌های معاند درحالی شعار «زن، زندگی، آزادی» را به‌عنوان محور «مطالبات اجتماعی» در جریان ناآرامی‌های اخیر مطرح می‌کنند که برخی تصاویر منتشر شده نشان می‌دهد عملکرد آشوبگران در تضاد آشکار با شعارهای آنان قرار دارد که حمله و آسیب زدن به پلیس مجروح، یکی از نمودهای آن بود.

در جریان حوادث پنجشنبه گذشته در کرج، انتشار تصاویر تکان‌دهنده از حمله اغتشاشگران به مأموران حافظ امنیت، با موجی از واکنش‌ها و ابراز انزجار اجتماعی همراه شد. تصاویر نشان می‌داد که اغتشاشگران با حمله به مأموران نیروی انتظامی، ضمن توقف یک خودروی فراجا، تعدادی از مأموران را با سنگ به‌شدت مجروح می‌کنند و این اقدام در شرایطی ادامه می‌یابد که مأموران نیروی انتظامی به‌شدت مجروح شده‌اند و بدن خونین آنان، حکایت از حمله بی‌رحمانه آشوبگران به حافظان امنیت داشت. در حوادث آن روز حدود ۱۰مامور نیروی انتظامی نیز مجروح شدند.

اما این تنها نمونه حمله سنگدلانه به مأموران و حافظان امنیت نبود و در هفته‌های اخیر فیلم‌های پرتعدادی در شبکه‌های اجتماعی منتشر شد که نشان می‌داد حامیان دروغین شعار «زن، زندگی، آزادی» روایت بی‌رحمانه‌ و پرتناقضی از مطالبات مطرح شده در کف جامعه دارند.

فحاشی به شهروند معترض
فحاشی اغتشاشگران به زنی که به بستن راه معترض بود، نمود دیگری از روایت جعلی از شعار «زن، زندگی، آزادی» به‌حساب می‌آید که نشان می‌دهد آشوبگران کمترین اعتقادی حتی به شعارهای مطرح شده ازسوی خود ندارند. آشوبگران درحالی شعار «آزادی» سر می‌دهند که حتی تاب شنیدن صدای یک شهروند منتقد به عملکرد خود را ندارند و با حمله، پاسخ او را می‌دهند. دوازدهمین روز آبان‌ماه بود که فیلمی در شبکه‌های اجتماعی منتشر شد که یک خانم رهگذر زمانی که به بستن خیابان ازسوی اغتشاشگران در فردیس کرج اعتراض می‌کند، با فحاشی و حمله آنان مواجه می‌شود. این اما تنها نمونه برخورد خشونت‌آمیز با شهروندان در جریان ناآرامی‌های اخیر نبود و در روزهای گذشته بارها در شبکه‌های اجتماعی فیلم‌هایی منتشر شد که نشان می‌داد آشوبگران به شهروندان عادی معترض به رفتار آنان، فحاشی می‌کنند و حتی با حمله به آنان، قصد آسیب زدن به آنها را دارند؛ رفتاری که نشانگر عملکرد پرتناقض حامیان شعار «زن، زندگی، آزادی» است.

 تعرض به روحانیت
تعرض به لباس روحانیان یکی دیگر از نمودهای «آزادی» به روایت آشوب‌طلبان بود که در روزهای اخیر با هشتگ «عمامه‌پرانی» در شبکه‌های اجتماعی بازتاب یافت. در فیلم‌هایی که از این هتک‌حرمت در فضای‌مجازی منتشر شده، دیده می‌شود که هتاکان که اکثرا نوجوانان کم‌سن‌وسال هستند، با غافلگیر کردن روحانیانی که غالبا سالخورده هستند و به‌صورت عادی در معابر شهر رفت‌وآمد می‌کنند، به عمامه آنان تعرض می‌کنند؛ اقدامی که پرده دیگری از ماهیت عملکرد حامیان شعار «زن، زندگی، آزادی» را نمایان می‌کند.

این اقدام هتاکانه اما با واکنش‌های گسترده‌ای در شبکه‌های اجتماعی مواجه شد و انتقادهای بسیاری را به‌دنبال داشت، اما تشویق آشوب‌طلبان به ادامه چنین رفتارهای هتاکانه‌ای نشان می‌دهد حامیان حتی کوچک‌ترین اعتقادی به شعارهای مطرح‌شده ازسوی خود ندارند. دراین میان اما هتاکی اوباش به لباس روحانیان محدود نشده و در حوادث اخیر چندین مورد از حمله به روحانیان گزارش شده‌است. آخرین نمونه آن در اغتشاشات چند روز اخیر در کرج بود که آشوبگران به یک طلبه با سلاح سرد و تفنگ ساچمه‌زنی حمله و او را به‌شدت مجروح کردند. شدت جراحت‌های وارد شده به حجت‌الاسلام اسماعیلی، مسئول کانون فرهنگی، هنری و مذهبی یکی از مساجد شهرستان نظرآباد البرز، به‌حدی بود که وی تحت عمل جراحی قرار گرفت.

ردپای یک زن در ماجرای شهادت شهید علی‌وردی
تشویق به ضرب و شتم حافظان نظم و امنیت، یکی از مهم‌ترین نمودهای آشوب‌های اخیر بود که در فیلم‌های منتشر شده در این زمینه به‌صورت پررنگی قابل رویت است. در ماجرای به شهادت رساندن بسیجی شهید «آرمان علی‌وردی» که قاتلان نیز ازسوی پلیس دستگیر شدند، علاوه بر مظلومیت آن شهید، صدای زنی جلب توجه می‌کرد که مهاجمان را به ضرب و شتم هرچه بیشتر آن شهید تشویق می‌کرد؛ تشویقی که درنهایت به شهادت آرمان علی‌وردی انجامید.

اینکه یک زن، اوباش را به قتل حافظ نظم و امنیت، آن‌هم به آن شکل فجیع، تشویق می‌کند، حکایت از توخالی بودن شعارهایی دارد که حول محور «زن، زندگی، آزادی» داده می‌شود.

آغوش رایگان
برهنه شدن برخی معترضان در تجمع‌های خارج از کشور را می‌توان بازتاب دیگری از واقعیت‌های پشت‌پرده در قالب شعار «زن، زندگی، آزادی» به‌شمار آورد. شعارهای یک زن برهنه در تجمع اخیر براندازان در هلند که پشت میکروفون رفت و شعار «زن، زندگی، آزادی» را تفسیر کرد، اگرچه با واکنش‌های انتقادی بسیاری از شبکه‌های اجتماعی مواجه شد، اما در عمل نشان داد برخی از حامیان این شعار تفسیرهایی برخلاف شرع و عرف حاکم بر جامعه اسلامی ایران دارند که روایت متناقضی از زن امروز در جامعه ایران را به تصویر می‌کشد. نیلوفر فولادی، دختری که در تجمع ضدایرانی هلند برهنه شد، پیش از این با کشف حجاب در یکی از خیابان‌های تهران نام خود را بر سر زبان‌ها انداخته بود. وی پیش از فرار از ایران، شاعر و مدل تبلیغاتی زیرزمینی بود و قبل از ورود به فعالیت‌های سیاسی و فمینیستی، در زمینه شعر فعالیت داشت. پس ‌از برهنه شدن او در تجمع ضدایرانی هلند، بسیاری از کاربران شبکه‌های اجتماعی بر این اعتقاد بودند که او با این حرکت، خیلی زود انتهای سوءاستفاده‌ها از مطالبات برخی معترضان را نشان داد و مشخص کرد سوءاستفاده از شعار «زن، زندگی، آزادی» هدفی جز برهنگی کامل ندارد.

اقدام‌هایی برخلاف شئونات اسلامی
ناآرامی‌های اخیر در ایران با جلوه‌های ضدشرعی و ضدعرفی دیگری نیز همراه بود که کشف حجاب، رقص در معابر عمومی و به‌راه انداختن کارزار «آغوش رایگان» نمودهایی از این رویکرد به‌حساب می‌آید که در چارچوب روایی «زن، زندگی، آزادی» انجام می‌شود.

در این میان در روزهای اخیر تصاویری منتشر شده که برخی دختران، بدون توجه به شئونات اسلامی - ایرانی و در قالب کارزار «آغوش رایگان» دست به انجام حرکاتی زدند که شاهد دیگری بر تناقض‌های موجود در شعار «زن، زندگی، آزادی» محسوب می‌شود. این درحالی بود که به‌دنبال سرقت تلفن‌همراه به روش و ترفند جدید آغوش رایگان، مرکز اطلاع‌رسانی پلیس پایتخت اعلام کرد تلفن همراه تعدادی از شهروندان به این شیوه از آنان سرقت شده‌است.

سردادن شعارهای جنسیت‌زده
سردادن شعارهای جنسیتی، یکی دیگر از حقایق نهفته در رفتار و عملکرد برخی حامیان شعار «زن، زندگی، آزادی» در جریان ناآرامی‌های اخیر در ایران بوده‌است؛ موضوعی که با واکنش‌های انتقادی گسترده‌ای در جامعه و حتی درمیان فعالان حقوق زنان مواجه شده‌است. سردادن شعارهای جنسی ازسوی تعدادی از زنان و دختران در هفته‌های اخیر که در شبکه‌های اجتماعی بازتاب یافت، نشان‌دهنده رویکردی پرتناقض در مواجهه با شعار «زن، زندگی، آزادی» است.

تصویری از «ایران آزاد شده»
خشونت‌طلبی در جریان حوادث اخیر اما منحصر به عرصه خیابان نبود و برخی مفسران شعار «زن، زندگی، آزادی» در روزهای اخیر با توهم «انقلاب در ایران»، منویات درونی خود را بیش‌از گذشته آشکار کردند و ساده‌ترین منتقدان خود را به برخوردهای سخت و خشونت‌آمیز در «ایران فردا» تهدید کردند. چنین رویکردی به‌وضوح حکایت از آن دارد که ویرانی‌طلبان برداشت‌های وارونه‌ای از شعارهایی مانند «زن، زندگی، آزادی» دارند.

منبع: همشهری

باشگاه خبرنگاران جوان وب‌گردی وبگردی

منبع: باشگاه خبرنگاران

کلیدواژه: اغتشاشات مهسا امینی ضدانقلاب جریان ناآرامی های اخیر شبکه های اجتماعی هفته های اخیر برداشته شده جمهوری اسلامی حامیان شعار منتشر شد نشان دهنده چادر از سر منتشر شده حقوق زنان تلاش کرده

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۳۴۸۴۸۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

سینما به روایت «آپاراتچی»

ایسنا/اصفهان «آپاراتچی» روایت زندگی جلیل، مردی جوان و ساده است که سواد نوشتن ندارد، اما شور دارد و عاشق سینماست.

فیلم «آپاراتچی» ساختۀ قربانعلی طاهرفر، یکی از فیلم‌های در حال اکران‌ اصفهان است که گیشۀ سینمای ساحل نشان‌ می‌دهد با استقبال اندکی مواجه شده است، من نیز این فیلم ۹۴دقیقه‌ای را به‌تنهایی در سالن عالی‌قاپو نگاه کردم و وضعیت سالن، یعنی صندلی‌های خالی، این موضوع را تأیید می‌کرد. اما جای سؤال دارد که آیا تماشای «آپاراتچی»، محصول سال ۱۴۰۲ که در چهل‌ودومین جشنوارۀ فیلم فجر به نمایش درآمد، وقت تلف‌کردن است؟!

اگر عاشق «سینما» باشید، «آپاراتچی» به یک بار دیدنش (و اگر عاشق‌تر باشید، به چند بار دیدنش!) می‌ارزد؛ آن هم در مقایسه با بسیاری از فیلم‌های پرهیاهو و با بازیگران دهان‌پرکن، اما بی‌کیفیت که طرفدار هم زیاد دارند. «آپاراتچی» روایت زندگی جلیل است که عاشق سینماست و برای ساختن فیلمی بلند و سینمایی حاضر است هر کاری بکند. او وقتی دیگران معنی کارهایش را نمی‌فهمند به آن‌ها می‌گوید، تا حالا عاشق شدی؟! من عاشق سینما هستم!

اتفاقات این اثر که در جشنوارۀ فجر سال گذشته به دریافت جایزۀ ویژۀ داوران برای «نگاه نو» موفق شد، در روزگار نزدیک به پیروزی انقلاب ۱۳۵۷ و سال‌های نخست جنگ ایران و عراق بازمی‌گردد. جلیل نقاش ساختمان است که روی بوم هم هنرش را به رخ می‌کشد و مخصوصاً پرتره شهدای عزیزمان را در جنگ ایران و عراق تصویر می‌کند و به دل خانواده‌هایشان تسلایی کوچک می‌بخشد. همین جلیل که عشق بی‌وحدومرزی به سینما دارد و همواره خود را در جشنواره‌های فیلم تصور می‌کند که جوایزی نفیس به دستش می‌دهند، قصد دارد فیلمی بلند و زندگی‌نامه‌ای بسازد.

فیلم جلیل دربارۀ شخصیتی به اسم نوری است. نوری در فیلم قاضی سخت‌گیری معرفی می‌شود. همه مردم از جمله جلیل و همسر و پدر پیرش که در یک خانه زندگی می‌کنند، بدگویی از این قاضی به روزمره‌شان تبدیل شده است. همه معتقدند که نوری دارد جان جوانان وطن را با قضاوت‌های نادرستش پایمال می‌کند. اما در همان ابتدای فیلم، وضعیت نوری دست‌کم در چشم برخی از مردم، از جمله همین جلیل داستان، دگرگون می‌شود. و وقتی نوری یعنی قاضی بدنام به دنبال اتفاقاتی شهید می‌شود، تصمیم می‌گیرد فیلمی از او بسازد و نامش هم بگذارد: «نوری در تاریکی».

اما فیلم‌ساختن در زمانۀ جلیل آسان نیست. پدرش با او مخالفت جدی دارد و سینما را هنری تهی می‌داند که یک مشت آدم فاسد و بی‌دین دور هم جمع می‌شوند تا بقیۀ مردم را هم با ساخته‌هایشان بی‌بندوبار کنند! همین نگاه پدر جلیل، طنز تلخی را به اثر بخشیده است. از طرفی، جلیل را وزارت ارشاد وقت جدی نمی‌گیرد و حاضر به حمایت از او نیست.

فیلم هیچ حامی معنوی و پشتیبان مادی ندارد. خانواده شهید نوری هم با مخالفت‌ها یا خواسته‌های خود به نوعی دیگر مانعی بر سر راه فیلم‌سازی جلیل شیفته و خیال‌پرداز هستند. حالا در ادامه باید دید سرنوشت این فیلم به کجا ختم می‌شود و اگر روی پرده برود، محبوب مردم خواهد شد، چنان‌که جلیل در رؤیا می‌بیند؟!

فیلم‌سازی در میانۀ انقلاب و جنگ

فیلم «آپاراتچی» در حد خود و تا جایی که توان گشودن بال و پر داشته است، داستان بغرنج سینمای ما و البته شیرینی‌های آن و شوریدگی‌های آدم‌هایش را بازتاب می‌دهد. سینمای کشورمان از ۱۳۵۷ شمسی به‌بعد که هنرمندانی نامدار در آن افتخار آفریدند و از این قاب رنگی و اسرارآمیز ما را به جهانیان نشان دادند یا هرکس دیگری که به توان و سلیقه خود آثاری در آن تولید کرده است، آغازش داستانی پیچیده دارد.

سینمای ایران بعد از ۱۳۵۷ شمسی، در میانۀ انقلاب و جنگی زودهنگام پا گرفت و همواره موانع پرشماری از جنبه‌های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی بر سر راهش بود. اما سینما زنده ماند، گاهی نیمه‌جان شد و گاهی جان تازه گرفت، اما هرچه بود و نبود به پیش رفت و نشان داد که این دنیای شگفت‌انگیز و پرقدرت شاید سر خم کند و در برخی سالیان منزوی شود، اما از میان نمی‌رود. سینمای ایران همواره عاشقان خودش را داشته است که برای سربلندی این گوشه پهناور از هنر معاصر ایران‌زمین کوشیده‌اند.

به جز اینکه به «آپارتچی» می‌توان نگاهی تاریخی داشت که در آن مقطع، خاص ایرانمان است، این فیلم به رابطۀ پویایی اقتصاد و هنر نیز نگاه خوبی دارد. جلیل و گروه کوچکش یک مانع جدی بر سر راه فیلم‌سازی‌شان دارند و آن هم نداشتن پول کافی و امکانات مادی به‌دردبخور است.

این مسئلۀ جدی است. هیچ هنرمندی در هیچ کجای دنیا نمی‌تواند با شکم خالی و زندگی‌ای که تمامش دغدغه نان باشد، هنری ماندگار به جهان تقدیم کند. گام‌برداشتن در چنین مسیری ازجان‌گذشتگی‌ها می‌خواهد. اگر در تاریخ هنر درنگ کنیم، آثار پراعجازی که هنوز ماندگارند و ما را انگشت‌به‌دهان می‌کنند، یا هنرمندش از خانواده‌ای ثروتمند برخاسته یا نهاد دولتی یا غیردولتی، آن هنرمند را حمایت مالی کرده و دنیایی امن برایش فراهم ساخته است. مردی مثل جلیل که برای فیلم‌سازی و نمایش استعداد هنری خود به فروختن فرش دست‌باف همسرش محتاج است، فرشی که می‌توانست زیرپای آن دو و پدر و بچه‌هایشان باشد، چه سرنوشتی در سینما خواهد یافت؟

انتهای پیام

دیگر خبرها

  • روایت شهید فاطمیون + فیلم
  • پرسپولیس در ورزشگاه آزادی حریف سپاهان نیست!
  • روز جهانی آزادی مطبوعات World Press Freedom Day + شعار و پوستر
  • زن، زندگی، آزادی به سبک آمریکایی‌ها + فیلم
  • جابه‌جایی بانوان پرسپولیسی پس از شعار سپاهانی‌ها+ عکس و فیلم
  • کنعانی: «فلسطین را آزاد کنید» یک شعار و مطالبه جهانی است
  • سینما به روایت «آپاراتچی»
  • دشمن چگونه سعی در عرفی‌سازی بی‌حجابی در جامعه‌ دارد؟
  • ده بازی خاطره‌انگیز تراکتور-استقلال در یک دهه اخیر
  • بحران آزادی بیان به روایت کاریکاتوریست اردنی